کسانی که مرا (سامان کتال – ادمین نشریه شهر) میشناسند میدانند که تمام و کمال طرفدار آدامسندلر و کارهایش هستم و مدام از کارهای او تعریف و تمجید میکنیم و به دیگران توصیه میکنم آثارش را ببینند. در این مطلب هم قصد دارم آخرین اثری این هنرپیشه در آن نقشآفرینی کرده را به شما معرفی کرده و نقد و بررسی کوتاهی درمورد فیلمسینمائی Hustle برای شما بنویسم (با کمترین میزان اسپویل) و امید داشته باشم که از دیدن این فیلم پشیمان نشوید. خواهشمندم این مطلب را تا آخرین لغت بخوانید!
اطلاعات کلّی Hustle:
استنلی شوگرمن (آدام سندلر) جوری عاشق بسکتبال است که هیچ چیز و هیچکس نمیتواند مابین او و عشقش قرار گیرد. اما وسوسهی مربیشدن در تیم محبوبش که سالها در آن عرق ریخته و جانکنده او را به نقطهای میبرد که میتوان بیاغراق گفت “لبهی مرگ و زندگی” دوران کاری و حرفهایاش است. او استعدادیاب تیم بسکتبال فیلادلفیا Seventy-Sixers است و در پی یافتن بازیکنی است که بتواند او را به نیمکت یکی از محبوبترین تیمهای NBA نزدیک کند…
ژانر: درام – ورزشی – انگیزشی
مدتزمان: 2 ساعت
کمپانی: نتفلیکس
تهیهکنندگان: آدام سندلر – لبران جیمز – ماوریک کارتر و…
کارگردان: جرمیا زاگر
بازیگران: آدام سندلر ، بن فاستر ، کوئین لطیفه و تعداد زیادی از ستارگان اتحادیه بسکتبال NBA
مناسب برای سنین: 16 به بالا ( صرفاً به دلیل استفاده از الفاظ رکیک و جملاتی که بزرگسالان به کار میبرند)
Hustle : مؤمن به ایمان
اگر عاشق و دلبسته و روانپریشِ بسکتبال هستید، فیلم Hustle مناسب شماست و تا مدتهای مدید شما را وادار میکند بارها و بارها آن را تماشا کنید و تخلیه شوید! اما اگر به بسکتبال علاقهای ندارید، این فیلم کاملاً بهدردتان میخورَد! شما در این فیلم با یک کلیشهی ورزشیِ ابَرقهرمانپرور و غرورآفرین طرف نیستید، بلکه شما با تماشای یک اثر کاملاً منقلبکننده و انگیزشی مواجهاید که حس “غرور” و “قیام” را در شما زنده میکند. بنابراین نگذارید رنگ و لعاب بستکبال و سوپراستارهایش شما را فریب دهد. آنچه پس از تماشای این فیلم بدست میآورید، خیلی بیشتر از چیزی است که قرار است یک فیلم به شما بدهد: ایمان به ایمانداشتن!
جعبهی سفید Hustle
آدام سندلر متفاوتی که در این فیلم میبینیم، هیچ شباهتی به آن سندمن کمدیهای آبکی و شرتکی ندارد! او دقیقاً نقش شوگرمن را زندگی میکند و چنان تأثیرگذار و الهامبخش ظاهر میشود که گویی 40 سال است کارش مربیگری بسکتبال است. او عنصر زندهکنندهی فیلم است و در هر سکانسی که حضور نداشته باشد، شما انگار چیزی را در فیلم گم کردهاید. او دقیقاً همان سندلری است که باید باشد! یک شخصیت محکم، مصمّم و سرسخت که هرچه از او تعریف کنیم کم است. سابقاً چنین نقشآفرینی بینظیری را از او در فیلم Uncut Gems دیده بودیم و دریافته بودیم که او پتانسیلهای بیشتری برای بازی در نقشهای جدی دارد. او جعبهسیاهی بوده که حالا کمکم دارد رنگ عوض میکند!
شاید نقطهضعف ، شاید هم اتهام
برخی منتقدان معتقدند Hustle در کنار عامهپسند بودنش، خیلی قابلپیشبینی و بیش از حد “وجدآور” است و این ممکن است برای فیلمی در چنین سطحی یک نقطهضعف بهشمار بیاید و یا اینکه شاید پایانبندیهایی که تماشاگران در انتهای فیلمهایی نظیر “عشق و بسکتبال” و یا “کرید” پسندیدهاند را از خود دریغ کرده و جنبهی دراماتیک داستان را به نازلترین سطح ممکن رسانده است. اما شاید اگر به چشم یک تماشاگر ساده و یا یک عشقِ بسکتبال به این فیلم بنگریم، خیلی هم انصاف نیست که تیغ تیز انتقاد را روی خرخرهی این فیلم بگذاریم. فیلم قطع به یقین دارای نقطهضعفهایی مشهود و سوتیهایی زیرپوستی هست و کتمان این مسائل خیلی اخلاقمدارانه نیست، ولی اینکه اتهام و انگ کمکاری به فیلم Hustle بزنند، کمی خارج از منطق و افراطی به نظر میرسد.
فیلم Hustle ، قاعدهی بازی را بهخوبی پیش میبرد و در میانهی راه، آن را بهشکل هوشمندانهای بههم میریزد. عشق به بسکتبال در این فیلم موج میزند و در کنار آن، یک بازی درخشان از آدامسندلری که از همیشه دوستداشتنیتر است.
Hustle کامبک نتفلیکس، یا نیشِ پشه؟
انتقادهایی که این روزها از نتفلیکس بابت آبکی بودن محتواهای تولیدیاش میشود، پُر بیراه نیست. در دوران همهگیری کرونا و با تعطیلی سالنهای سینما به موازات خانهنشینشدن مردم جهان + تغییر سلیقهی افراد به محتوای جیبی (محتوای چیپ و دمدستی که همیشه از آن انتقاد میکردیم)، نتفلیکس جزء اولین شرکتهایی بود که سهامش بهشکل چشمگیری رشد کرد. ولی گویی این پول یامُفتی که طی این یکیدو سال خرج فیلم و سریالهای آبدوغخیاری شده، و این بر سرِ زبانافتادن باعث شده حتی آثار خوبی مثل Hustle که لابهلای این بیسکوئیتگیمها (به زعم خودشان پرمخاطبترین سریال تاریخ که ایدهاش را از یک سریال ژاپنی به استعمار گرفته!) تولیدشده و پتانسیل این را داشت که نتفلیکس را کمی به خودش بیاورد، ولی گو این که پشهای در تلاش برای نیش زدن به فیلی فربه بوده که این اثر اینچنین نادیده (کمتر هایپ) گرفته شود. اما خب عقل سلیم مخاطب حرفهای، خودش سره را از ناسره تشخیص میدهد :))))
قرارمون یادت نره
فیلم Hustle اگر انقلابی در فیلمهای ورزشی بهوجود نیاورده، اما دستکم چراغ اول را روشن کرده است! فضای فیلم و حس خوب داستان، آدم را مجذوب میکند و کمتر حس مغلوب بودن به بیننده میدهد. هنر و تردستی جرمیا زاگر (که بیننده را ترغیب میکند گذری به سایر آثار پیشتر خلقشده توسط او نیز بزند) در کنار فیلمنامهی قوی و بازیهای معرکه، باعث میشود با فیلم سینمایی خوشایندی روبرو باشیم و درمقابلش مواضع تند و تیز نگیریم. (هرچند باید از سوتیهای تومُخیاش چشمپوشی کرد)….
اما آقای سندلر این قرارمون نبود! (الکی مثلاً نشسته داره این مطلبو میخونه) دنیا یه سریال درام جذاب هشتفصلی با هنرنمایی شما، به ما بدهکاره. حالا هشت فصلی هم نشد، چهارفصلهی تمدیدنشده هم قبوله. اصلاً یه مینی سریال هم بازی کنی ما میپذیریم. اصلاً ولش کن، یه فیلم جدی دیگه بازی کن حالشو ببریم. اصلاً فیلم بازی نکردی هم مهم نیست. اصلاً لازم نکرده فیلم بازی کنی مُردهشورتو ببرن. پاشو برو گمشو ریختتو نبینم با اون فیلمات :)))))
(پاراگراف آخر تقدیم به مخالفان سندلر و همینطور اونایی که معتقدن که آدام سندلر رو زیادی اُوررِیتد میکنم. به عشق شما آفتابه گرفتم بهش)
توجه: برخی جملات این مطلب از سایتهای Empireonline و Rotten Tomatoes و همچنین نقدنوشتههای Glenn Kenny وام گرفته شده است.
شما دوست دارید کدام فیلم و سریال را نقد و بررسی کنیم؟ در نظرات زیر همین برای ما بنویسید.