در این مطلب، نقد و بررسی سریال جذاب، پرطرفدار و پرسروصدای موننایت را برای شما آماده کردهایم و زیر و بم این اثر متفاوت را بیرون ریختیم! امیدوارم مثل همیشه با ما همراه باشید و این مطلب را تا انتها بخوانید!
سخن روز: هیچ نقد و بررسیای بدون اسپویل ممکن نیست، مگراینکه منتقد، فیلم را ندیده باشد.
-
انقدر میخوری که نمیتونی بلند شی!
در گام اول، سریال Moon Knight یا شوالیهی شب ابتدا شما را شگفتزده کرده و بعد، شما را معتاد خودش میکند، بهطوری که اگر حتی «خورهی فیلم و سریال» هم نباشید، تضمینی نیست که کل فصل را در یک شبانهروز تمام نکنید! نکته: هر چیز معتادکنندهای الزاماً “خوب” نیست. پس به همین دلیل به شما توصیه میکنم، همین اولش به فکر آخرش باشید!
-
بچگیات چجوری گذشت؟
همهچیز به دوران کودکی برمیگردد. علم اثبات کرده و تجربه نشان داده که تمامی رفتارها، کنشها، اخلاقیات، رفتارها و باورهایی که ما آدمبزرگها امروز داریم، همگی بهنوعی ریشه در زمان خردسالی ما دارند. یک اتفاق، یک رویداد، یک حادثه، یک تغییر؛ همهی آنچه هستند که امروزِ ما را شکل میدهند. شوالیهی قهرمان قصهی ما نیز از چنین قاعدهای مستثنی نیست. و او صاحب چیزی است (بهتر است بگوییم دچار چیزی است) که درصد اندکی از مردم دنیا (چرا جای دور برویم؟ شاید حتی خودِ ما) به آن مبتلا هستیم و آن اختلال تجزیه هویت یا DID است. این آمار در دنیا حدوداً بین 0.1% تا 1% متغیر است و نظر شخصی بنده این است که در کشورهای کمترتوسعهیافته بیشتر مشاهده میشود. هرچند آمار دقیقی از آن در دسترس نیست. اختلالی که گویی در کشور ما خیلی شایعتر است، (علاوه بر اختلالات هویتی و دوقطبی و مرزی) چرا که ما از بدو تولد در تروماهای گوناگون غلت میخوریم و ایمن (آببندی) میشویم :)))
-
بحث علمی نکن دکتر جون، خود فیلم Moon Knight چطوره؟
فیلم روند سینوسی دارد. گاهی خوب و غافلگیرکننده و گاهی چیپ و توهینکننده (به شعور مخاطب)، اما در مجموع Moon Knight یک سریال خوب و سرگرمکننده و جمعوجور است و درست همان آش شلمشوربایی است که از ماروِل انتظار داشتیم و داریم و خواهیم داشت! همان دستفرمونی که همیشه طبق آن پیش میروند: «یک ابرقهرمان بساز، و گُهی رو به خوردش بده که سایر ابرقهرمانها نتونستن بخورند!» اما سوای اینها، نقشآفرینی اسکار آیزاک (که عموماً بین برخی از بینندگان محبوب و بین برخی منفور است) قطعاً شما را به وجد خواهد آورد و شما اصالت بازیگری را در او خواهید یافت. اگر تاکنون اثری از او ندیدهاید، با تماشای این سریال به این نتیجه خواهید رسید که او را در قلب خود جای دهید یا در سایر نقاط بدنتان! فلذا در این بلبشو بین نباید از نقشآفرینی بینظیر ایتنهاوک هم غافل شد که با توانایی مثالزدنیاش در تنوع نقشآفرینی، بسیار مکمل خوبی برای اسکارآیزاک بهشمار میرود. در مجموع، این سریال از آندست ژانرهای آثار ابرقهرمانی است که کمتر به آن پرداخته شده است.
-
خوب ، بد ، زشت؟
شاید از پوستر مینیسریال Moon Knight بتوان حدس زد که با یک ژانر داستانی تاریک و اسلشر طرفیم. اما قصهگویی فیلم از یک خط داستانی کلیشهای فراتر رفته و پا را در عرصههای متنوعتری گذاشته، بهگونهای که ما رگههایی از معما، دلهره، سورئالیسم، Dark Thriller و روانشناختی را در این اثر مشاهده میکنیم. اما بعضاً به همین دلیل فیلم (سریال!) از دست کارگردان در رفته و به در و دیوار میخورد. چرا که چنین هفتهبیجاری را معدهی فیل هم نمیتواند هضم کند. انگار هرننهقمری از راه رسیده، یک ایدهای به نویسنده داده و نویسنده هم توی رودربایستی مانده. همانطور که ابتدای این مطلب عرض کردیم، شروع قصه بسیار گیرا و مسحورکننده است و شما را در عمل انجام شده قرار میدهد که نمیتوانید رفیق نیمهراه شده و از تماشای آن دست بکشید، اما بهناچار باید روند سینوسی آن را نیز تاب بیاورید.
-
اَبَرقهرمان ما، تسخیرکنندهی قلبهاست؟
نه. البته این نظر شخصی است و ممکن است خیلیها دقیقاً عاشق چنین شخصیتی هستند و در ذهن خود فانتزیهایی از کارهای قهرمانانهی این سوپرهیرو ساختهاند و به قول معروف، سودای موننایت شدن در سر دارند، اما این آن قهرمانی نیست که ما میخواهیم. شاید در نگاه اول، یک بتمن سفیدپوش بهنظر بیاید که علیالظاهر نقش کمرنگی در سرتاسر سریال دارد و خیلی فروتنانه با او برخورد شده است. ضمناً قدرت خاصی هم در این ابرقهرمان ندیدیم که ما را به وجد بیاورد، و در کنار آن، اکشن خاصی در کل سریال Moon Knight ندیدیم. در جادو و جنبلبازیهایی که از قهرمان میبینیم، هیچ قاعدهای وجود ندارد و نیرویی از ناکجا به یکباره از جایی بیرون میآید و کار دلخواه ایشان را انجام داده و دوباره سرجای خودش برمیگردد.
-
بالاخره چیکار کنیم؟
فیلم سرشار از نکته است، اگر آدم دقیقی باشید! البته بخشی از آن نکات به میزان جهانبینی و تجربیات شما و دیدگاه شما به کائنات بازمیگردد. موسیقی زیبا و گوشنواز این سریال شما را مشعوف میکند و تدوین و فیلمبرداری به همراه حرکات دوربین بسیار تمیز از آب درآمده است. اما جلوههای ویژه حرفی برای گفتن ندارند و ماروِل طبق سنّت همیشگی، یا کار را سپرده دست کارآموزها، یا اینکه دوباره از دستاندرکاران باباسفنجی کمک گرفته :)))) ضمن اینکه فضا و تِم فیلم (سریال!) خیلی عربیطور و خاورمیانهای است، بطوری که هرلحظه انتظار داری یک نفر از میان آن کوچهباغهای مصری-مراکشیطور با اسم رمز الله اکبر آن وسط شروع کند به منفجر شدن! ضمن اینکه فضای بصری داستان Moon Knight خیلی سفید است، بهگونهای که چشم آدم را میزند و با فضای قصه سنخیت ندارد. اتمسفر اینگونه داستانها باید سیاه با درونمایهی خونِ سرخ باشد. درضمن سوتیهای کارگردانی و تدوین خیلی روی مخ است و یکجاهایی حس میکنی داری WWE میبینی و طرفین مبارزه بدون اینکه ضربهای به آنها اصابت کند، سه دور فِر میخوردند.
در مجموع:
این مینیسریال ششقسمتی یک اثر بزندررویی ولی قابلقبول بود که ماروِل تصمیم گرفت آن را بعد از همهگیری کرونا بهعنوان یک اثر متفاوت و جذاب به نمایش دربیاورد. ولی در کمال تآسفْ ما در سریال Moon Knight با دنیای با قاعدهی مواجه نیستیم که هرچیزی طبق یک اصولی چیده شده باشد. ابهام و حفرهی خالی در این اثر موج میزند. حرفم این نیست که از تماشایش لذت نمیبرید، نه! خیلی هم اثر دلنشینی است، اما مخاطب حرفهای و فهیم را کمی به تآمل وامیدارد و قطعات گمشدهی پازل را هرگز سرجای خودش نمیگذارد. نمیتوان چشمپوشی کرد از نفوذ عقاید کارگردانِ احتمالاً دیندارِ این اثر که برخی عناصر معنوی را هم در این اثر میخواست القا (شما بخوانید اماله) کند. مثل حبس کردن خدایان و یا ریختن شن و ماسه اطراف تختخواب :))))
عزیزانِ من! در نهایت امیدوارم از دیدن سریال Moon Knight لذت ببرید. سعی کنید خیلی موشکافانه و اسپیلبرگطور به آن نگاه نکنید و دنبال رگههای نولانی و هیچکاکی نگردید و شل کنید و لذت ببرید.
منتظر نقد و بررسیهای جذابتر از نشریه شهر باشید!