نقد فیلم و سریال

نقد و بررسی سریال The Essex Serpent مارِ دریای اِسکس

نویسندگان: محمد علی زاده و سامان کتال

امیدوارم تا اینجا از نقد و بررسی‌های فیلم‌وسریال‌هایی که برای شما نوشته‌ایم خوشتان آمده باشد. این‌بار با نقد و بررسی و تحلیل سریال کوتاه شش‌قسمتی The Essex Serpent 2022 محصول شبکه‌ی اپل‌تی‌وی با شما هستیم. شما هم با ما باشید!

اطلاعات پیش‌زمینه:

اِسکس کجاست؟ ناحیه‌ای (شهرستان) در شمال شرقی شهر لندن و ساحل شرقی کشور انگلستان است. (امیدواریم بچه‌های چشم‌پاک فیل‌ترینگ با دیدن اسم این شهر، تحریک نشوند و سایت را فیل‌تر نکنند!)

موضوع داستان سریال: The Essex Serpent  قصه‌ی زندگی یک بیوه‌زن اهل لندن به اسم «کورا سیبرن» را روایت می‌کند که جهت بررسی گزارش‌های مربوط به یک “مار افسانه‌ای و مرموز” به شهرستان اِسکس نقل‌مکان می‌کند. او در طی این مدت با کشیش محل (تام هیدلستون) آشنا می‌شود و روابط پیچیده‌ای آمیخته با جدل‌های بی‌پایان پیرامون علم و خرافات و تردید، مابین این دونفر شکل می‌گیرد. اما زمانی که فاجعه از پسِ پرده رخ بیرون می‌نماید، مردم محلی “خاله‌کورا” را به کشاندن این مار نه‌چندان خوشنام به شهر محل سکونت‌شان متهم می‌کنند.

نویسنده: سارا پِری (نویسنده کتاب)

کارگردان: کلایو برنارد

بازیگران: تام هیدلستون ، فرنک دی‌لِین ، کلمنس پوئزی ، کلر دنس و…

مدت زمان: 6 قسمت Tv-Standard

ژانر: تاریخی – درام

13essex VideoSixteenByNine3000

جثه‌ی خوب، به‌لطف کراتین و آمپول!

با اینکه The Essex Serpent  یک اثر اقتباسی جمع‌جور در حد و اندازه‌ی خودش است که از کتابی تحت همین عنوان، به‌قلم نویسنده‌ای بریتانیایی برگرفته شده است، علی‌رغم کارگردانی خوب و استاندارد و خوش‌ساخت بودن اثر، در مجموع به‌هیچ‌وجه قوی نیست و کاستی‌های زیادی دارد. اما دیدنش در این حد ضرر رسان نیست که شما دچار سندروم یبوست پس از تماشای فیلم و سریال شوید. ضمن اینکه اگر طرفدار تام هیدلستون (لوکیِ خودمون) هستید، تماشای این سریال می‌تواند برای شما دلچسب‌تر شود. پیش از هرچیزی باید این نکته را در نظر بگیرید که با وجود توانایی‌های بی‌حدوحصر نویسندگان بریتانیایی در حوزه ادبیات نمایشی و داستانی (می‌توان ادعا کرد که نظیر ندارند) اما این سریال در حد و اندازه‌های یک اثر اروپایی است و نباید توقع چشمگری از آن داشت. چرا که اگر عناصر بصری، کارگردانی قوی و برداشت‌های متفاوت و چشم‌نواز و فریبنده را از آن بگیریم، The Essex Serpent  همرده‌ی معمولی‌ترین سریال تلویزیونی آبدوغ‌خیاریِ هم‌‌تراز با محصولات صداوسیما قرار می‌گیرد.

مسابقه‌ی طناب‌کشی میان نقاط ضعف و قوت

اولین عنصری که در این سریال توجه شما را جلب می‌کند، یکنواختی و کلیشه‌های متداولی است که همه‌ی مردم جهان هزاران‌بار در بسیاری از آثار سینمایی – تلویزیونی دیده‌اند. اما از آن‌طرف، پرداخت‌های خوبی درون اثر شکل گرفته که شما را پای سریال می‌نشاند؛ مثل Set Design ، لوکیشن و حس‌و‌حال دریاکناری، به‌علاوه‌ی نمایشی Retro از لندنِ دوست‌داشتنیِ دوران ویکتوریا شما را مجاب می‌کند دلبسته‌ی (حداقل فضای) سریال شوید. چرا که همیشه سفر تاریخ و کنکاش در گذشته (هرچند معاصر) حس لذتبخش و متفاوتی دارد و این سریال از این جنبه، حرف برای گفتن دارد و در حقیقت انتقال دهنده‌ی تصویری از بریتانیای کلاسیک برای ما امروزی‌هاست. اما قصه‌ی موضوع‌محور سریال The Essex Serpent  اگر با چشم باز و ذهن قضاوت‌کننده بنگریم، حرف آنچنان خاصی برای گفت ندارد. درواقع داستان که قصد دارد خود را رازآلود جلوه دهد و معمایی را در ذهن بیننده خلق کند، ابتدا دست به دامان گول‌زنک می‌شود، سپس زیر پای بیننده را خالی می‌کند. یعنی بهتر بگوییم، درواقع تشنه تا لب چشمه می‌برد و بازمی‌گردانَد. طوری که اواسط سریال، داستان اصلی به حاشیه رانده شده و پرداختن به کاراکترها و روابط مسخره‌شان، می‌شود موضوع اصلی سریال! حالا قضاوت با شما، اگر شما بودید، نقاط ضعف را بیشتر می‌دیدید یا نقاط قوت را؟

The Essex Serpent Xl

بچه خر می‌کنیم، سوارِ الاغ می‌کنیم!

تا همین چند سال پیش، در مدرسه یا کوچه و خیابان، اگر بچه‌ای را می‌دیدیم که از ما کم سن و سال‌تر بود، ایستگاه او را با وعده‌های سرخرمن می‌گرفتیم و در نهایت وقتی به برجکش می‌خورد، می‌خندیدیم و با صدای بلند می‌گفتم: بچه خر می‌کنیم، سوارِ الاغ می‌کنیم! حالا حکایت ما با The Essex Serpent چیزی شبیه این است و این‌بار این خودِ ماییم که آن بچه‌ی خر شده هستیم! (البته دور از جان شما). همانگونه که در بخش قبلی هم به آن اشاره داشتم، سریال در هر قسمت ما را گول می‌زند و تصاویری را به ما نشان می‌دهد که در انتهای اپیزود و یا اپیزود بعدی، پی می‌بریم که مغلطه‌ای بیش نبوده و تنها ترفندی فریبنده بوده که ما را به دنبال خود بکشاند؛ همچو قاطری که یک عدد هویج را با لنسر جلوی پوزه‌اش گرفته‌اند تا ترغیب شود راه برود! اما باز هم در این ترفند خیلی قوی عمل نمی‌کند و این گریه‌دار است!

بازیگرانی که نم پس نمی‌دهند!

ایفاگران نقش‌های شخصیت‌های این سریال کمابیش خشک و کم‌انعطاف و سرد هستند و به‌نوعی تداعی‌کننده‌ی مردم جدی نواحی سرد اروپا. حال باید پرسید که آیا این سردی و بی‌روحی کاراکترها بخشی از داستان بوده، و یا اینکه هنرپیشه نتوانسته در قالب نقش خود فرو برود؟ (نقش که قرار است یک بریتانیایی همیشه‌عبوس، یک اسکاتلندی گستاخ، یک ایرلندی اخمو و یک انگلیسی پوکرفیس را به بیننده معرفی کند.) و چه کسی بدتر از تام هیدلستون برای ایفای این نقش‌های خشک و سرد؟ هیدلستونی که در “لوکی” نماد بارز شیطنت و بیش‌فعالی و تخم‌جن‌بازی است؟ با تشکر فراوان از فیلمنامه که هیچ بازی‌ای از هنرپیشه نمی‌کِشد و ما هیچ اتفاق و هیجانی را شاهد نیستیم. انگار نویسنده در طول زندگانی‌اش هیچ هیجانی را تجربه نکرده و هیچ تصویر ذهنی و حسّی‌ای از برانگیختگی احساسات ندارد. ضمن اینکه بهتر بود برای انتخاب نقش اصلی “خاله کورا” از یک بازیگر خانم دیگر استفاده می‌شد، و در این مورد، هرکسی که سریال را دیده با این عقیده هم‌سو است.

cheers

سطحی‌نگری و تقابل علم و خرافه

در بسیاری از صحنه‌ها، قصه بدون هیچ توضیح روشن‌کننده‌ای، همچو یابو می‌تازد و می‌رود. (نمی‌دونم چرا امروز زدیم تو فاز مقایسه با تک‌سُم‌سانان!) یعنی عملاً درک و فهم برخی صحنه‌های گنگ و نامفهوم بیننده به کتف کسی نیست. احتمالاً خودمان باید دلیلش را حدس بزنیم و امتیاز آن بخش را از آنِ خود کنیم، وگرنه، خنگیم و سر از هنر و سورئالیسم و پست‌مدرنیسم و لایه‌های عمیق کارگردانی در نمی‌آوریم. در ضمن خیلی تقابل علم را با دین و خرافات پررنگ نمایش می‌دهد و گاهی اغراق‌آمیز هم می‌شود. همین جنگ بین منطق و اعتقادات باعث می‌شود اعصاب بیننده (خصوصاً بیننده‌ی منطقی) خُرد و خاکشیر شود و در عین حال، داستان را کمی جذاب‌تر کند.

در مجموع:

اگر بخواهیم درونمایه و چکیده‌ی داستان را جمع‌بندی کنیم و به‌نقطه‌نظری جامع برسیم، باید بگوییم که این سریال شاید شما را خسته نکند، اما بعضاً منطق و شعور شما را غلغلک می‌دهد، طوری که بارها از خودتان می‌پرسید: WTF? …. شما طی تماشای این سریال با سئوالات متعددی روبرو می‌شوید که پاسخ خیلی از آنها را دریافت نخواهید کرد، چرا که داستان آب‌بندی شده و شما نمی‌توانید از آب کَره بگیرید. اما از طرفی شما با کلّی موضوع قابل پیش‌بینی در سریال مواجه می‌شوید، طوری که انگار خودتان نویسنده‌ی کار هستید! شما در این سریال با انواع و اقسام عشق‌های هندسی از قبیل مثلث عشقی، مربع عشقی، متساوی‌الساقین عشقی و ذوزنقه‌ی عشقی مواجه خواهید شد، و این عشق و عاشقی‌ها برای شما چندان جذاب نخواهد بود، مگراینکه دنبال داستان باشید و علاقه به بدآموزی داشته باشید :)))) و یا در بعیدترین حالت ممکن، در شرایطی این سریال را می‌پسندید که سریال‌های GemTV برای‌تان خاطره شده باشند، و یا طرفدار کتگوری‌هایی نظیر کاکُلد، سویینگر ، اُلد اند یانگ و Granny باشید :))))

امیدواریم ابتدا از تماشای این سریال خوشتان آمده باشد، و بعد، از نقد و بررسی ما نهایت استفاده را کرده باشید.

منتظر نظرات خوب شما هستیم.

شما هم منتظر نقد و بررسی‌های بیشتر از نشریه شهر باشید.

در شبکه های اجتماعی به ما بپیوندید!

کانال تلگرام ماصفحه اینستا

سامان (ادمین نشریه)

مترجم کتاب های فانتزی - عاشق فیلم و سریال و کتاب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا