انیمهی Ballroom e Youkoso از آن دست کارهایی است که نیاز به چشمانی تیز برای تماشا کردنش دارد که مفاهیمش را بهتر ببنیم و از خاطر نبریم. در ادامه با نشریهی شهر همراه ما باشد.
تولستوی در کتاب هنر چیست، این پدیده را ارتباطی احساسی میان هنرمند و مخاطب تعریف میکند که باید مخاطبش را تحت تاثیر قرار دهد. هنر اصیلی که از زمان یونان باستان سراغ داریم و به عنوانی مادر تمامی هنرها شناخته شدهاند و از آن دوره شروع به رشد و کمال رسیدن کردهاند، در هفت زمینه خلاصه شدهاند: موسیقی، رقص، نقاشی، معماری، ادبیات، تئاتر و سینما.
برای هر کدام میتوان به اندازهی سالیان سال نوشت و بحث کرد، بدون این که لحظهای خسته شد. اما انیمهی Ballroom e Youkoso یا به بالروم خوش آمدید، در بیست و چهار قسمت تمامی گفتنیها را به نمایش میگذارد و در انتها بیننده را مجذوب تمامی صحنههایی که دیده، موسیقیهایی که شنیده و از رقصهایی که میخکوبشان شده است میکند.
داستان درمورد پسری به اسم تاتارا فوجیتا است که به صورت اتفاقی وارد دنیای بینظیر رقص میشود و زیر نظر بزرگترین رقاص زمان خود این هنر را فرا میگیرد. البته داستان به این شکل راحت و سر راست پیش نمیرود و پیدا کردن جفت مناسب رقص، شرکت در مسابقات مختلف و آشنا شدن با رقبا و رفقای مختلف هر کدام به قالب انیمه شکل میدهد.
بگذارید از خود شخصیت اصلی پسرمان شروع کنیم که “مینگرد” و این چشمان تیز برای دیدن است که همیشه او را یک قدم به جلو پرتاب میکند. کلمات و حرفها همیشه میتوانند چند برداشت مختلف از سمت شنوندهاش داشته باشند و در بهترین حالت منجر به سوء تفاهم میشوند. به خاطر همین تاتارا از همان اول کار بیشتر مینگرد تا این که گوش دهد و مهمتر از آن، میتواند هر چیزی را که دیده عیناً تکرار کند که این خود به خود و در طول تمامی قسمتهایی که با او همراه هستید یکی از بارزههای اصلی شخصیتش خواهد بود. تاتارا در نیمهای اول داستان میبیند که جفت رقصش به شدت زیر سایهی یار قبلیاش بوده و هرگز اجازهی شکوفاییاش داده نشده و این پسر اصلی داستان ماست که خود را به حاشیه میراند و مهلت درخشیده شدن را به این دختر میدهد حتی با این که امری عجیب از سوی همگان بوده و نتایج نه چندان جالبی را برایش به همراه ندارد، اما در نهایت درستترین کار ممکن را به شیوهی خود انجام میدهد.
در نیمهی دوم انیمه، تاتارا تنها مانده و از طرفی دیگر به مبارزهای دعوت شده است که شاخ غول شکستن در مقابلش بسیار آسانتر است. در دوازده قسمت دوم شخصیتهای مهم زیادی به داستان اضافه میشوند، اما هیچکدام به اندازهی یار جدید تاتارا یعنی هیاما چیناتسو نمیدرخشند و داستان پس زمینهی فوق العادهای را ندارند.
چیناتسو برخلاف تاتارا که تنها چند ماه و آن هم در نوجوانی به سراغ رقص رفته، از کودکی این هنر را دنبال کرده و به خاطر کم بودن جفت مرد، خود او بوده است که همیشه این نقش را ایفا کرده و رهبر بوده. موضوعی که آشکارا در چندین و چند صحنهی قصه آن را میبینیم و اولین سدی که هر دویشان باید از آن بگذرند، این رهبر بودن جفت زن است. اما به شخصه نظری متفاوت دارم و آن شناختن ناشناختهها است که هر دو با آن دست و پنجه نرم میکنند. شاید تاتارا با یک یار قبلاً مسابقهای را نیز پشت سر گذاشته باشد، اما در این زمینه به شدت کم تجربه است و چیناتسو به کل هیچ تجربهای با جفت مرد ندارد و این عدم شناخت آنها از همدیگر است که مشکلات زیادی برایشان به همراه دارد. ناشناس بودن ذهنها، افکار، قدمهایی که برمیدارند، دیدگاهی که به جریانات مختلف دارند و احساساتشان.
متوجه شدید؟ رقص فقط استعارهای زیبا از ناشناختههای درون مرد و زن بوده که هر دو باید بر آن غالب شوند و باز این خود رقص بوده که کاری میکند در انتهای کار شما با آهنگ نهایی که هر دو این نتها را جایی شنیده بودند و دوستش داشتند به کمال برسند را ببینید. آگاهی که هر دو نسبت به همدیگر و روشی که به دنیا نگاه میکنند و به مسائل فکر میکنند را مدیون رقصی هستند که آنها را تبدیل به روحی واحد میکند که در دو جسم مختلف به زیبایی روی بالروم حرکت میکنند و همگان را متحیر و مجذوب خود میکنند. بعد از این به یکدیگر اعتماد دارند و هر دو روی یک نقطه قدم میگذراند، بدون آن که زمین بخورند، پرخاش کنند یا یکیشان دیگری را اداره و رهبری کند. باز هم متوجه شدید؟ این مثال واقعی زندگیست که همه باید برایش تلاش کنند و به آن وادی برسند که به جای داشتن دوپا، دو جفت از آن داشته باشند و باهمدیگر قدم بردارند و بله، این انیمه به بهترین و هنریترین شکل یکی از مواردی که دغدغهی خیلیهاست را به تصویر میکشد، مشکل را نشان و راه حل را تقدیم میکند.
اگر بپرسید یکی از حیرت انگیزترین آثاری که زن و مرد را در به همان شکلی که هستند و باید قبول کنیم به نمایش بگذارند را که در این یک سال اخیر، نه بهتر از بپرسید در تمام عمرم، دیدهام را نام ببرم بدون شک در پنج تای اول آن اسم به بالروم خوش آمدید را خواهید دید. اثری بدون اغراق، با صداقت تمام و واقعگرایی بیش از اندازه که واقعیت بزرگی را با چند هنر اصیل که گل سرسبدشان رقص بوده به نمایش درمیآورد.
برای دانلود این انیمه میتوانید با مراجعه به سایت فرام و یا کلیک کردن اینجا به این اثر دسترسی داشته باشید.
شما راجع به این انیمه چه فکری میکنید؟ با ما در میان بگذاریدشان.
با تعاریفی ک شما میکنید باید همه رادید
اره دقیقا
ممنون بابت نشریه عالیتون
از اون انیمه های فراموش نشدنیه. ممنون از معرفی