حال که تب و تاب کمیک کان بالاست و اخبار زیادی از لیگ عدالت می شنویم، بهتر است نگاهی به اولین فیلمی که دو مؤسس این گروه در آن حضور داشتند بیندازیم. یعنی بتمن مقابل سوپرمن.
پس در ادامه با ما در نشریه اینترنتی شهر همراه باشید.
سوالی که بعد از تماشای بتمن مقابل سوپرمن به ذهنم رسید، این بود که چرا این فیلم با بی مهری بیننده ها و منتقدین رو به رو شد و زک اسنایدر را به خاطر ساخته اش مورد لطف قرار دادند؟
قبل از هر موردی باید یادمان نرود که زک اسنایدر، در دومین فیلم از جهان دی سی، مجبور شده بود این سه ابرقهرمان را گرد هم آورد، دقیقاً برعکس مارول که در فیلم انتقام جویانش که حداقل هر قهرمان یک فیلم برای خودش داشته، شروع به ساختنش می کند.
پس بهتر است کاسه کوزه ها را سر فرد دیگری بشکنیم.
درست است که کریستوفر نولان با ساخت سه گانه شوالیه تاریکی اش، شدیداً توقعات بینندگان فیلم های ابرقهرمانی را بالا برد، اما در نهایت این نوع فیلم ها را بیننده فقط به خاطر اکشنش می بینند، اگر دنبال فیلم هایی با داستان قوی می گردیم، بهتر است برویم سراغ آرنوفسکی! بتمن مقابل سوپرمن، به شدت این مورد ضد و خورد را حفظ کرده و بدون هیچ غلوی می توانم بگویم یکی از پر اکشن ترین فیلم های چند سال اخیر بود که پرده نقره ای به خودش دیده؛ کافیست بار دیگر نگاهی به مبارزه دو قهرمان اصلی مان بیندازید تا متوجه حرف مان بشوید.
مگر انتظار دیگری جز یک اکشن می توان از یک فیلم اکشن داشت؟!
نگرانی مان در مورد بتمن به شدت بی مورد بود و کلاس بالاترین بتمن کل تاریخ سینما را در این فیلم دیدیم. چه عظلاتی، چه میمیک خشک صورتی، عجب قدرتی و چه بازی خوبی داشت بن افلاک. و همان قدر هم آلفرد خوبی را کنارش یدک می کشید، فقط نمی دانم این وسط چرا بت موبیل بیشتر از این که شبیه یک ماشین جنگی باشد، شبیه خودروهای فورمول وان بود، حتی در صحنه اسکله هم کاملاً صدای ماشین فرناندو آلونسو را می داد!
هر چند شاید خیلی ها بگویند فیلم یک پیام بازرگانی برای اعضای دیگر لیگ عدالت بود (که منکرش هم نمی شوم) اما واقعاً اسنایدر بخت برگشته راه دیگری هم جز این داشت که کل اعضا را در یک فایل بچپاند؟ حقیقتاً نه و این اشتباه سران دی سی بوده که کار را از آخر به اول شروع کردند.
نکته جالبی که در داستان فیلم وجود داشت، این بود که هر دو ابرقهرمان مان، دیگری رو مسئول اتفاقات ناگوار اطراف می دانستند، سوپرمنی که از زن مجرمی می شنود که مجری و قاضی و صادر کننده حکم این شهر فقط بتمن است و شوالیه تاریکی که نابودی شهرش را تقصیر پسر کریپتون می داند و در نهایت کنار قبر کل ال به این نتیجه همیشگی می رسیم که حتی یک تابوت خالی نیز می تواند یک قهرمان باشد؛ هرچند که وقتی به نظریه حذف مرد و زنی با قدرت های خارق العاده فکر می کنم، می بینم حتی قهرمان تابوتی هم احتیاج نداریم و جهانی به مراتب آرام تری را تجربه خواهیم کرد.
